[ad_1]
آموزش تعمیرات تلفن همراه
هفته پیش بود که مایکروسافت رسماً به پشتیبانی از «ویندوز فون» پایان داد و مهر تاییدی بر مرگ این پلتفرم زد. با این حساب، تنها چند موبایلی که از سیستم عامل «ویندوز ۱۰ موبایل» استفاده می کنند، پرچم ویندوز در دنیای تلفن های هوشمند را همچنان بالا نگه داشته اند. اینها جزییاتی است که خودتان بهتر می دانید اما چه چیزی باعث مرگ پلترفمی مانند ویندوز فون شد؟
شاید تصور کنید که می شود همه چیز را مربوط به اپل و آیفون دانست ولی در ماجرای شکست ویندوز فون و موبایل های ویندوزی، اندروید و گوگل بازیگران بزرگتری بودند.
اپل همه قواعد بازی در دنیای موبایل را تغییر داد ولی در سال های پرآشوبِ پس از آیفون، موقعیتی بزرگ برای تبدیل شدن به یک جایگزین، یا بهتر است بگوییم یک رقیب برای آیفون وجود داشت.
چند لحظه دستاوردهای اندروید را فراموش کنید، و آن وضعیت را دوباره به این شکل مرور کنید: اپل می خواهد سالانه یک موبایل عالی و گران بفروشد. مایکروسافت ویندوز را دارد. گوگل هم یک شرکت نرم افزاری بزرگ ولی بدون سیستم عامل است. کدام یک می تواند با نگاهی کوتاه روی دست اپل، به رقیب اصلی آن تبدیل شود؟ احتمالاً شما هم شانس مایکروسافت را بیشتر می دانید. ولی به هر حال همانطور که همه می دانیم، گوگل در این بازی از مایکروسافت جلو زد.
مشکل سایر شرکت هایی که در آن زمان در دنیای موبایل پیشتاز بودند، فقدان آینده نگری بود؛ حالا وقتی به عقب برمی گردید و اظهارنظرهای مدیران شرکت ها در مورد آیفون را می شنوید، بسیاری از آنها چندان هوشمندانه به نظر نمی رسند.
برای مثال، مدیر عامل RIM (سازنده موبایل های بلک بری)، آقای «جیم بالسیلی» در آن زمان گفته بود: «آیا باید تصور کنیم که این محصول می تواند دریای بلک بری را مواج و طوفانی کند؟ به نظرم این ادعا اغراق آمیز است.» مدیر عامل شرکت پالم هم گفته بود: «آدم های علاقمند به PC، اصلاً متوجه نوع کارکرد آن نمی شوند و علاقه ای هم به آن نشان نخواهند داد.» آقای بالمر، مدیر عامل قبلی مایکروسافت هم که معرف حضورتان هست: «(آیفون) برای کاربران تجاری جذاب نیست، چون اصلاً کیبورد ندارد.»
سه مدیرعاملی که این اظهار نظرها را داشتند، پس از مدتی تلاش کردند تا موبایلی در پاسخ به آیفون روانه بازار کنند. بلک بری تغییراتی در سیستم عاملش پیاده کرد و سپس موبایلی با نمایشگر بزرگ راهی فروشگاه ها نمود. پالم هم موبایلی اینچنینی با سیستم عامل webOS ساخت اما نتوانست پشتیبانی اپراتورهای مخابراتی (بخوانید فروشندگان موبایل) را پیدا کند. محصول هم به اندازه ای عالی نبود که کاربر بخواهد به شکل مستقل آن را بخرد.
اما ویندوز موبایل ۶.۵، پاسخ مایکروسافت به اپل و آیفونش بود؛ یک نیمچه هک بر روی پلتفرمی که برای کار روی دستگاه های مجهز به نمایشگر تمام تاچ بهینه نبود. پس از آن ویندوز فون ۷ از راه رسید که تغییرات تحسین برانگیز و قابل تاملی داشت. فقط مشکلش این بود که خیلی دیر آمد.
ویندوز فون ۸ وضعیت بد را بدتر و طرفداران هیجان زده مایکروسافت را نیز خشمگین تر کرد. مشکل ویندوز موبایل ۸ اینجا بود که دستگاه های قبلی را پشتیبانی نمی کرد و کاربران موبایل های آن زمان (که تعدادشان هم کم نبود) باید برای دستیابی به آن، موبایلی جدید می خریدند. همین اتفاق برای ویندوز موبایل ۱۰ هم رخ داد، تفاوت ولی اینجا بود که دیگر کسی اهمیت نمی داد و کاربران کمتری باقی مانده بودند.
به هر حال، تمام تلاش های سه شرکت مایکروسافت، بلک بری و پالم در جهت پاسخ دادن به آیفون چندان نتیجه ای نداشت و برنده، شرکتی بود که پیش از اینکه آیفون معرفی شود، تلاش خود برای تولید یک موبایل را شروع کرده بود.
این شرکت همانطور که می دانید، گوگل نام دارد اما آنچه احتمالاً نمی دانید این است که هدف اصلی اش، تقدم یافتن بر آیفون نبوده. بلکه از همان ابتدا، مایکروسافت را هدف قرار داده بود و مشخصاً توانست در این زمینه، این شرکت را شکست دهد.
برای اینکه بفهمیم گوگل در زمان پر و بال دادن به اندروید، دقیقاً چه اهدافی در سر داشته، بهترین راه این است که به سراغ مشکل حقوقی اش با اوراکل بر سر جاوا برویم که در سال ۲۰۱۲ به اولین اوج خود رسیده بود و نگاهی به مکالمات و اسناد دادگاه ها داشته باشیم.
این برخی دیالوگ های مدیرعامل وقت گوگل، آقای «اریک اشمیت» در همین دادگاه و در مورد تولد اندروید است:
پرسش: زمانی که اندروید و آقای رابین جزیی از تیم گوگل شدند، آیا یک برنامه استراتژیک تجاری برای آینده اندروید وجود داشت؟
پاسخ: بله.
پرسش: می توانید بیشتر در مورد این برنامه تجاری به اعضای هیئت منصفه توضیح بدهید؟ چه بود؟
پاسخ: ما در سال ۲۰۰۰ تصمیم گرفتیم که… -۲۰۰۶ سال ساخت پلتفرم اندروید بود-… تصمیم گرفتیم که پلتفرمی متن باز بسازیم که استفاده از آن آزاد باشد و خبری از محدودیت مجوزها که مانند ترمز صنعت تکنولوژی عمل می کردند در آن نباشد. در حقیقت، برنامه مان این بود که یک جایگزین عالی برای بازیگر اصلی آن زمان باشیم.
در نتیجه برنامه این بود که چیزی بسازیم که به شکل عمومی در دسترس باشد و بتواند مشتریان زیادی را به خود جلب کرده و به این صورت ارزش کسب کند. با این روش، می شد پلتفرمی بسیار بزرگ ساخت که رشد سرسام آوری داشته باشد. مشخصاً، همه این اتفاق ها هم افتاد.
پرسش: زمانی که می گویید جایگزین و باز برای چیزی که آن زمان وجود داشت، دقیقاً منظورتان چیست؟ این را برای اعضای هیئت منصفه توضیح بدهید.
پاسخ: راستش، در آن زمان، ما خیلی نگران محصولات مایکروسافت بودیم. حالا دیگر سخت می توان چنین موضوعی را مرتبط دانست، ولی آن موقع ما به شدت نگران استراتژی موبایل در مایکروسافت و موفقیت چشمگیر آن بودیم.
آن موقع بازیگر اصلی صنعت موبایل نوکیا بود که سیستم عاملی به نام «Symbian» را توسعه می داد. این موضوع همچنین از طرف دیگر نگرانمان می کرد.
همه این ها پیش از معرفی آیفون و قضیه انقلاب آیفونی رخ داده است.
وقتی به صحبت های اشمیت توجه کنید، می بینید که آنچه او و سایر مدیران گوگل را نگران می کرد، این بوده که آیا کاربران موبایل در ادامه هم به سراغ گوگل دات کام می روند یا خیر. او به وضوح می دیده است که پلتفرمی پرطرفدار و باز از راه خواهد رسید که سازندگان بسیاری در آینده مجوز استفاده از آن را دریافت می کنند و محصولات سخت افزاری خود را با آن به دست کاربر می رسانند. او می خواست که گوگل حتما در این پلتفرم نرم افزاری، در دسترس باشد.
به جای اینکه گوگل به نوکیا و مایکروسافت و سایرین اعتماد کند که به قول و قرارشان با گوگل (برای جستجوی موبایلی کاربران) پایبند بمانند، خودش رفت و یک پلتفرم متن باز تهیه کرد و سپس آن را جهت استفاده به رایگان در اختیار همه گذاشت و اینگونه مایکروسافت را از چرخه حذف کرد، چرا که مایکروسافت برای اجازه دادن به سازندگان سخت افزار برای استفاده از ویندوز فون، مبالغی را دریافت می کرد.
همین مسئله باعث مرگ ویندوز فون شد؛ مرگی تدریجی و اندکی هم دردناک که تا همین هفته گذشته طول کشید. اندروید از راه رسید و سازندگان دیگر مایل به پول دادن به مایکروسافت برای استفاده از ویندوز فون در محصولات خود نبودند. از طرف دیگر، مایکروسافت در آن زمان نتوانست رقیبی در حد و اندازه آیفون، برای آیفون توسعه دهد و این اتفاق خیلی دیر و در نهایت در سال ۲۰۱۰ رخ داد. در آن زمان، محصولات اندرویدی بیش از ۲ سال بود که در بازار فروخته می شدند.
در آن سال ها اگرچه آیفون تحول هایی را به همراه داشت ولی هنوز هم قدرت اصلی در اختیار اپراتورهای آمریکایی برای فروش موبایل در این کشور بود. این اپراتورها بودند که می توانستند با یک انتخاب خود، برنده ها و بازنده ها را مشخص کنند. از آنجایی که فقط AT&T آیفون را به شکل اختصاصی داشت، سه اپراتور بزرگ دیگر آمریکا به فکر تهیه رقیب افتادند.
برای مثال در سال ۲۰۰۸، ورایزن به سراغ موبایل Storm از بلک بری رفت و آن را به عنوان رقیبی برای آیفون به بازار فرستاد که البته این موبایل هم همانطور که در داستانی کامل برایتان نوشته ایم، شکست سختی را تجربه کرد.
در سال ۲۰۰۹ ورایزن پس از تجربه شکست با Storm، به دنبال جایگزین تازه ای بود و شرکت Palm هم نتوانست ورایزن را قانع کند تا Palm Pre را انتخاب کند. از سوی دیگر ویندوز فون ۷ هنوز یک سال دیگر از راه می رسید. در نتیجه این اپراتور به سراغ موتورولا دروید رفت که می توان از آن به عنوان یکی از اولین موبایل های موفق اکوسیستم اندروید نام برد. بقیه داستان را هم که احتمالاً خودتان بهتر می دانید.
آنچه از تاریخچه دنیای موبایل مطالعه کردید بیش از حد خلاصه شده بود و هر کدام از شرکت ها در این راه اقدامات زیاد و اشتباهات بسیاری را هم مرتکب شده اند که در مورد هر کدام از آنها می شود کتابی نوشت؛ از بایدهایی که نوکیا اگر به سراغشان می رفت اکنون چنین از هم پاشیده نمی شد تا اشتباهاتی که بلک بری و پالم مرتکب شدند و مرگ خود را تسریع بخشیدند.
اما در دنیای موبایل، می توان عنوان «بزرگترین موقعیت از دست رفته» را متعلق به ویندوز فونِ مایکروسافت دانست. همه آن چیزی که گوگل برای موفقیت نیاز داشت و به سراغشان رفت، از مدت ها پیش در اختیار مایکروسافت بود. فقط جدا از تاخیرها، دنیای مایکروسافت آنقدر عالی و رایگان نبود که همه می خواستند.
[ad_2]